حق و باطل

بسم الله الرحمن الر حیم
حق و باطل
در تعاریف مختلف غیر دینی میتوان به 3 تعریف اساسی از حق و باطل رسید :
1-حق: هر واقعیتی مطابق قانون و باطل : هر گونه انحراف از این قانون.
2-حق: هر چیز مفید به حال انسان و باطل : هر چیزی که به انسان ضرر برساند.
3-حق:هر چیزی شایسته پیروی و باطل : هر چیزی که شایسته پیروی نیست.
اما آسیب های این تعاریف:
در تعرف اول قانون را مشخص نکرده است ، که آیا این قانون عادلانه است یا ظالمانه ، و از طرف چه کسی بر چه مبنایی صادر شده است و ...
در تعریف دوم فاید و بهره مشخص شده ولی این بهره در چه مسیری و در چه شکلی استفاده شود را مشخص نکرده است و ...
تعریف سوم شایستگی را معیار حق بودن دانسته در حالیکه خود حق شایسته است نه هرچیز شایسته ملاک حق و ...
حق و باطل از دیدگاه قرآن:
1-خداوند حق است و حق خداوند (مومنون116/نور25/حج62/لقمان30)
2-واقعیت های هستی حق اند (ابراهیم19/حجر 85)
3-دین حق است (صف9/توبه33/محمد2)
4-حق شایسته است (ص14/اعراف 105)
5-قرآن حق است (بقره 91)
6-قانون حق است (اسراء33/ص 26)
7-حق و حقیقت از آن خداست (بقره 147)
8-حق ثابت و باطل در گذر است (رعد17 / اسراء 81)
حق یا قدرت پیروز است ؟
پیروزی حق در قرآن در 8 گروه آیه ذکر شده است:
گروه اول: آیاتی که بر پیروز معمولی حق علیه باطل دلالت مستقیم ندارد (یوسف 21/مجادله 21)
گروه دوم: آیاتی که در آنها اراده و مشیت خداوند در مورد حمایت از حق و اجرای آن را بیان می کنند (یونس 82 / انبیاء 18 / 24 شورا)
گروه سوم: آیاتی که پایداری حق را بیان می کنند ( 17 رعد)
گروه چهارم: آیاتی که بروز حق را به عنوان تکامل انسان می دانند ( مجموعه آیاتی در مورد بعثت پیامبران و تحقق وعده های الهی و ...)
گروه پنجم: آیاتی که مردم برا به حق توصیه می کنند ( سوره عصر)
گروه ششم: آیاتی که بیان می کنند تلاش و کوشش در راه فراهم کردن زمینه مساعد برای بروز و اجرای حق جزئی از حق محسوب می شود ، که نتیجه اش این است که حق در همه شرایط قابل وصول نیست (سوره عصر)
گروه هفتم: آیاتی که در آن قیام و نظم عالم هستی بر مبنای حق معرفی شده است (یونس 5 / ابراهیم 19 / حجر 85 /نحل3 /عنکبوت 44 /زمر5 /دخان 39 / جاثیه22 / احقاف 3 /تغابن 3 /مومنون 71)
گروه هشتم: آیاتی که زوال و نابودی حتمی باطل را بیان می کنند ( اسراء 81 : و قل جاء الحق و زهق الباطل ان الباطل کان زهوقا)
تقابل حق و باطل با یک دیگر:
1-حق و باطل در ذات با یک دیگر مشکل دارند و هر کدام طرد کننده یک دیگر اند ، مانند آب خنک و آتش یکی سرد کننده و دیگری سوزنده
2-تقابل اهل حق و باطل با یک دیگر در درون اهل هر کدام است یا هر دو روبروی یک دیگر که تعبیر مسابقه و یا شتاب برای آنها مطرح است که بتوان تقابل های گوناگون آنها را در درون هم و در مقابل هم را برای آنها بیان کرد.
الف)مسابقه اهل حق با یکدیگر ب)مسابقه اهل باطل با یکدیگر ج)مسابقه اهل حق و باطل با یکدیگر
الف)مسابقه اهل حق با یک دیگر:
هر گونه سبقت در کار نیک بیان کننده آن است مخصوصا در صحنه های جهاد اهل حق علیه باطل مانند : سبقت یاران امام حسین(ع) از یک دیگر برای شهادت در راه اسلام و نحوه شهادت هر کدام که زیباتر از دیگریست ... یا تخریب چی های داوطلب زمان جنگ تحمیلی که هر گونه سبقت در این مورد مایه رشد اهل حق می گردد.
علاوه بر شهادت در مثال های دیگر : صداقت ، آزادی ، مقابله با کفر و ...
ب)مسابقه اهل باطل با یک دیگر:
نمایان شدن افرادی که در اهل باطل هستند با ویژگی های خاص خودشان باعث شده آنها را در موارد مختلف در تقابل با اهل حق حریص تر کند ، برای مثال ویژگی های اهل باطل چیست که آنها را در جبهه باطل نمایان کرده است :
کفر ، دروغ ، خودکامگی ، قدرت ، مقابله با حق ، مقابله با ولایت و ...
کفر : هر کس در جبهه باطل سعی میکند کافر تر باشد تا خودش را نمایان کند.
مقابله با ولایت : هر کس در جبهه باطل سعی میکند مقابله اش با ولایت زیادتر و تندتر باشد ...
مثال ملموس : عربستان سعی میکند کودک کشی خود را به نحو احسنت تری نسبت به اسرائیل نشان دهد و یا آمریکا قهرمان تر و قدرتمندتر است چون جنگ های زیادی را به پا کرده و انسان های بیشتری را کشته است.
ج)مسابقه اهل حق و باطل با یک دیگر:
در این مورد مسابقه به معنای تقابل است ، که شامل سه مورد است.
مورد اول:
تقابلی که اهل حق و باطل بر اساس احساسات خود با یک دیگر به مقابله می پردازند ، تقریبا بدون هیچ مبنای عقیدتی و ایمانی
مورد دوم:
تقابلی که اهل حق و باطل بر پایه مبانی اعتقادی و مستند و مستدل صورت می گیرد که این تقابل از مورد اول شدید تر و خطرناک تر است.
مورد سوم:
که خطرناک ترین و شدیدترین تقابل اهل حق و باطل است.
الف)تضاد با حق بر مبنای تضاد شخصی است و شخصی گرایی است ، برای مثال : تقابل با اسلام به دلیل اینکه حضرت علی (ع) خلیفه است.
ب)تضاد و ضدیت با حق ناشی از ذات خود حق که شخص در این جا مطرح نیست ، برای مثال : تقابل با جمهوری اسلامی ایران چه در رهبری امام خمینی (ره) و چه در رهبری امام خامنه ای (حفظه الله )
میدان کارزار و قانونی ثابت :
هر اندازه که حق ، عظمت کمال جویی انسان را روشن تر و نیرو مند تر نشان دهد ، باطل برای نشان دادن اینکه کمال جویی اصالتی ندارد و خیالی بیش نیست شدیدتر به تلاش خواهد افتاد. هر اندازه که حق همدردی با انسان ها را عالی تر و انسانی تر بروز بدهد ، باطل در اثبات اصالت منفعت برای خود فرد ، شدیدتر دست و پا خواهد کرد ، این آب شور و شیرین همواره در تاریخ انسان ها جریان داشته است.
رابطه دو طرفه:
هر چه حق انسان را به کمال برساند باطل بیشتر مخالفت می کند.
و هرچه باطل انسان را به سمت نفسانیت بکشاند حق عالی تر و متنوع تر مقابله می کند.
برای مثال:
در هر زمانی که هر اندازه علی بودن علی(ع) آشکارتر شود و ابعاد گسترده تر نمودار شود بر عمر وعاص بودن عمروعاص ها در ابعاد حیاتشان می افزاید و بالعکس هر اندازه عمروعاص بودن عمروعاص ها آشکارتر شود و ابعاد گسترده تر نمودار شود بر علی بودن علی و پیروان راه علی در ابعادشان می افزاید.
والسلام-واحد آموزش





