صده هاست که با سکوتمان "این بقیه الله... " را فریادمی کنیم.
درد فراق دلمان را از ثانیه ها سیر کرده و دوری از تو سرگردان حیرانی هایمان....
درپس لبخندهای مصنوعی مان بغضی غریب نشسته که صدایش سالهاست درنای گلویمان مانده و تنها فریادزدن :ای فرزند طه و آیات محکم قرآن و ای فرزند یس و ذاریات "یابن طه و المحکمات،یابن یس و الذاریات ..." تسلا بخش این بی قراری ها بوده ....
من همنواعی پرندگان را می شنوم ،آنها هم از سنگها گلایه دارند که چهره ی زمین را بی رحم کرده اند ،آنها هم با من فریاد می زنندکاش می دانستیم کجا و کی دلها به ظهورت آرام خواهد گرفت "لیت شعری این استقرت بک النوی..."
دلم می خواهد بیدار شوم ،تاریکی قلبم را می فشارد و دیوارها آزارم می دهند .من خانه ی بی دیوار می خواهم .تا به کی سرگردان و حیران تو باشم"الی متی احارفیک یا مولای ..."
گمگشته ایی تشنه در این بیابانم مولا،کی می شود از آب زلال و گوارایت سیراب شوم "متی ننتفع من عذب مائک ..."
من از آغازین لحظه ی سفر،پرده ها را عقب زده ام و با پنجره ها و آن سوی پنجره ها دست دوستی داده ام وآنها برایم قصه های انتظار را تعریف کرده اند ،قصه ی حرکت را ،قصه ی سفر را و داستان پرماجرای رفتن ها و رسیدن ها .پس کی می شود که مرا ببنی و من نیز تو را ببینم "متی تراناو نراک...."
پس ای مسافر کوچه های زمان،دیگر نمی خواهم هیچ واژه ایی را به عاریت بگیرم تا بهانه ایی برای تعلل داشته باشم ،با صدای نگاه هایم و در خلوت خاموشی هایم برای تو ندبه می کنم، پس مرا نیز مانند تمام دفعات پیش بی بهانه بپذیر و قبولم کن .
"و رنج دوری را تنها خاطرپریشانم می آراید! ای کاش می آمد،من نیز می آمدم ! او مهمانی نیست که نیاید ،این منم که نیامده ام ."
تعجیل در فرج صلوات
سال روز ولادت منجی عالم بشریت حضرت مهدی بر همه ی منتظران مبارک باد
ا نميشناسند....
...فرنگيكارها، كار فرهنگي را مصادره كردهاند.