جهش های علمی به معنای واقعی(ادامه)
علم را باید کشف و تولید کرد، البته ابزار آن عالم شدن است.

پس از آن که یک ملت توانست علم دیگران را فراگیرد و وارد میدان علم شود، آن گاه خودش باید علم تولید
کند.این، یک جهاد می خواهد. کسی که چشمش به آینده ی مادی خود است و چند سالی _ که معلوم هم
نیست چقدر خواهد بود_زندگی می کند و به فکر تأمین آن است، نمی تواند خودش را در این جهاد مخلصانه
و خالصانه وارد کند. ما مشاهده می کنیم که در فرهنگ بعضی از مردم ما، در میدان هایی جای تلاش و تن
به آب و آتش زدن هست؛ اما در میدان علم کأنه به چنین تلاشی معتقد نیستند! این نمی شود.در میدان علم
باید تن به آب و آتش زد و کار کرد.در این راستا دانشگاه بسیار مهم است. علم برای یک کشور بسیار مهم
است.فهمیدن این که کدام علم و چگونه تلاش علمی برای یک کشور می تواند آینده ساز باشد،بسیار مهم
است. یک ملت هنگامی می تواند در میدان علم شأنی کسب کند که در این زمینه حرفی برای گفتن داشته
باشد.علم را باید تولید کرد؛ همچنین از این علم باید بهره برد؛ برای این منظور باید علم دانشگاه به صنعت و
به بازار مصرف علم _ چون علم مصرف می شود _ وصل شود؛ اگر چنین شد،تولید پرنشاط تر، انبوه تر،
جهت دارتر و کاربردی ترخواهد شد و قهراً می دانند که درباره ی چه باید تحقیق کنند.وقتی صنعت یک
کشور به علم متصل شد،شکوفایی و پیشرفت به بار می نشیند.این گونه کارها لازم است.وصل کردن
پژوهش به صنعت لازم است؛ البته نباید از استعدادها و نیروها و سرمایه های داخلی هم غافل شد، چرا که
مسأله ی علم و تولید علم و شکوفاکردن استعدادها در داخل، یک امر جدی و حیاتی است.


به دنبال پست اولی که به عنوان مقدمه برای بیان مطالبات رهبری آوردیم، برآن شدیم تا اولین پست این سیر را به موضوع " دوری از افراط و تفریط در مسائل گوناگون" اختصاص دهیم. عنوانی که شاید هیچ وقت حتی اجازه ی فکر کردن راجع به آن را به خود ندهیم ...

