همیشه نگاه های معنی دار پیامبر به در را موقع خداحافظی می دیدم اما هرگز دلیلش را نفهمیدم تا آن زمان که در ماجرای درو دیوار و غربتمان راز نگاه هایشان رادانستم ،ای کاش بود و اجازه ی این بی حرمتی را نمی داد .

مادر...

بگذار از لحظه لحظه های تنهایی و غربت پدر باتو بگویم از ناله ها یی که در سینه اش حبس بود و بر زبان نمی آورد ،از سکوت فریاد هایش ،از راز داری حسن و نگفتن ماجرای سیلی خوردنت بین کوچه ها ی بنی هاشم ، از لحظه ی نیاز حسینم به آغوش گرمت در آن دشت بلا،بگذار از فوران آتش سینه ام با تو سخن بگویم که تاب و تحمل این همه  درد بعد از تو گیسوانم را سپید کرد .

مادر...

می روی ،تنهای تنها می شوم .....   

شهادت حضرت زهرا برهمه ی اعضای تسنیم تسلیت باد