زرشک
"چندی پیش مشتی از انسانهای متوهم که گمان می کردند که می توانند جهان را تغییر دهند دور هم جمع شدند و از فرط بیکاری و به لطف پول نفت جشنواره ای به پا کردند ، اول خواستند اسمش را بگذارند بصیرت ، دیدند خیلی بی مزه شده ، تصمیم گرفتند که اسمی دیگر را بی مزه کنند و نام عمار را بر جشنواره ی خود گذاشتند ، و در یک اقدام پوپولیستی پیشوند مردمی هم به آن منگنه کردند."
من نمی دانم که اینها در چه فکری اند؟ همان زمان که از حوزه ی هنری بیرونشان کردند کافی نبود؟ همان موقع که به اندازه ... برای آنها اهمیت قائل نشدند برایشان کافی نبود؟ وقتی آقایون مسئولین حاضرند برای فیلم های مخالف آنها هزینه کنند متوجه نشدند؟ حتی وقتی یکی از همان مسئولین آمد و فیلم "یک خانواده ی محترم " را ساخت (مسعود بخشی معاون سینمای تجربی در زمان صفار بود) که به تمام آرمانها و اعتقاد هایشان میگفت ((زرشک)) آنها نفهمیدند؟ یعنی اینها هنوز متوجه نشده اند که دهه دیکتاتوری و استبداد و خمینی به پایان رسیده ؟ دیگر دهه 60 تمام شده و هنوز اینها در توهم آوینی اند ، خودشان را هم با جشنواره ی فجر مقایسه می کنند!!! یکی از همین چماغ بدستان که م.ص نام دارد می گفت که هزینه سه دوره این اتفاق که اسمش را جشنواره نامیده اند به اندازه ی هزینه ی سن جشنواره ی فجر هم نیست ، آن وقت حرف زدن از رقابت با جشنواره ی فجر توهم نیست؟ لابد پس فردا حرف از رقابت با اسکار می زنند ، از اینها که بعید نیست ، وقتی یپیشوایشان خمینی می خواست آمریکا ابر قدرت جهان را سرنگون کند لابد اینها هم توهم رقابت با اسکار بهشان دست می دهد...
وقتی صحبتهای آقا در دیدار با دست اندر کاران جشنواره ی عمار را خواندم ، گمان کردم اگر افرادی که انقلاب اسلامی را نمی شناستد صحبت آقا را بخوانند ، چه حسی بهشان دست می دهد؟ به نظرم یک چنین حرف هایی میشود.
این روز ها از این جور حرف ها زیاد می شنوم ، و هر وقت حس میکنم دارم ناامید میشوم صاف میرم تو khamenei.ir
یه زمانی مرحوم شریعتی میگفت قرآن منطق خاص خودش را دارد و با منطق معمول نمی توان آن را فهم کرد ، بنظرم انقلاب اسلامی هم منطق خاص خودش را دارد باید درست به آن نگاه کرد تا آن را فهمید.