عید غدیرخم برعاشقان ولایت مبارک باد

تغییر وبلاگ به سایت

                                                       بسم الله الرحمن الرحیم

 

ضمن عرض تسلیت فاجعه ی منا به محضر ولی عصر (ارواحنا له الفداه) و بازماندگان قربانیان. 

 

 

 

همزمان با آغاز سال تحصیلی جدید، سایت کانون مهدویت تسنیم با آدرس:

 

Http://www.ktasnim.ir

 

 آغاز به کار کرد.

 

من بعد این وبلاگ به روز نخواهد شد و اطلاع رسانی و سایر فعالیت های مجازی کانون در قالب سایت صورت خواهد گرفت.

 

+ دستان مشتاقت را به گرمی می فشاریم، اینجا، کانون مهدویت تسنیم

حق و باطل

بسم الله الرحمن الر حیم

حق و باطل

در تعاریف مختلف غیر دینی میتوان به 3 تعریف اساسی از حق و باطل رسید :

1-حق: هر واقعیتی مطابق قانون و باطل : هر گونه انحراف از این قانون.

2-حق: هر چیز مفید به حال انسان و باطل : هر چیزی که به انسان ضرر برساند.

3-حق:هر چیزی شایسته پیروی و باطل : هر چیزی که شایسته پیروی نیست.

اما آسیب های این تعاریف:

در تعرف اول قانون را مشخص نکرده است ، که آیا این قانون عادلانه است یا ظالمانه ، و از طرف چه کسی بر چه مبنایی صادر شده است و ...

در تعریف دوم فاید و بهره مشخص شده ولی این بهره در چه مسیری و در چه شکلی استفاده شود را مشخص نکرده است و ...

تعریف سوم شایستگی را معیار حق بودن دانسته در حالیکه خود حق شایسته است نه هرچیز شایسته ملاک حق و ...

حق و باطل از دیدگاه قرآن:

1-خداوند حق است و حق خداوند (مومنون116/نور25/حج62/لقمان30)

2-واقعیت های هستی حق اند (ابراهیم19/حجر 85)

3-دین حق است (صف9/توبه33/محمد2)

4-حق شایسته است (ص14/اعراف 105)

5-قرآن حق است (بقره 91)

6-قانون حق است (اسراء33/ص 26)

7-حق و حقیقت از آن خداست (بقره 147)

8-حق ثابت و باطل در گذر است (رعد17 / اسراء 81)

حق یا قدرت پیروز است ؟

پیروزی حق در قرآن در 8 گروه آیه ذکر شده است:

گروه اول: آیاتی که بر پیروز معمولی حق علیه باطل دلالت مستقیم ندارد (یوسف 21/مجادله 21)

گروه دوم: آیاتی که در آنها اراده و مشیت خداوند در مورد حمایت از حق و اجرای آن را بیان می کنند (یونس 82 / انبیاء 18 / 24 شورا)

گروه سوم: آیاتی که پایداری حق را بیان می کنند ( 17 رعد)

گروه چهارم: آیاتی که بروز حق را به عنوان تکامل انسان می دانند ( مجموعه آیاتی در مورد بعثت پیامبران و تحقق وعده های الهی و ...)

گروه پنجم: آیاتی که مردم برا به حق توصیه می کنند ( سوره عصر)

گروه ششم: آیاتی که بیان می کنند تلاش و کوشش در راه فراهم کردن زمینه مساعد برای بروز و اجرای حق جزئی از حق محسوب می شود ، که نتیجه اش این است که حق در همه شرایط قابل وصول نیست (سوره عصر)

گروه هفتم: آیاتی که در آن قیام و نظم عالم هستی بر مبنای حق معرفی شده است (یونس 5 / ابراهیم 19 / حجر 85 /نحل3 /عنکبوت 44 /زمر5 /دخان 39 / جاثیه22 / احقاف 3 /تغابن 3 /مومنون 71)

گروه هشتم: آیاتی که زوال و نابودی حتمی باطل را بیان می کنند ( اسراء 81 : و قل جاء الحق و زهق الباطل ان الباطل کان زهوقا)

 

تقابل حق و باطل با یک دیگر:

1-حق و باطل در ذات با یک دیگر مشکل دارند و هر کدام طرد کننده یک دیگر اند ، مانند آب خنک و آتش یکی سرد کننده و دیگری سوزنده

2-تقابل اهل حق و باطل با یک دیگر در درون اهل هر کدام است یا هر دو روبروی یک دیگر که تعبیر مسابقه و یا شتاب برای آنها مطرح است که بتوان تقابل های گوناگون آنها را در درون هم و در مقابل هم را برای آنها بیان کرد.

الف)مسابقه اهل حق با یکدیگر  ب)مسابقه اهل باطل با یکدیگر  ج)مسابقه اهل حق و باطل با یکدیگر

 

الف)مسابقه  اهل حق با یک دیگر:

هر گونه سبقت در کار نیک بیان کننده آن است مخصوصا در صحنه های جهاد اهل حق علیه باطل مانند : سبقت یاران امام حسین(ع) از یک دیگر برای شهادت در راه اسلام و نحوه شهادت هر کدام که زیباتر از دیگریست ... یا تخریب چی های داوطلب زمان جنگ تحمیلی که هر گونه سبقت در این مورد مایه رشد اهل حق می گردد.

علاوه بر شهادت در مثال های دیگر : صداقت ، آزادی ، مقابله با کفر و ...

ب)مسابقه اهل باطل با یک دیگر:

نمایان شدن افرادی که در اهل باطل هستند با ویژگی های خاص خودشان باعث شده آنها را در موارد مختلف در تقابل با اهل حق حریص تر کند ، برای مثال ویژگی های اهل باطل چیست که آنها را در جبهه باطل نمایان کرده است :

کفر ، دروغ ، خودکامگی ، قدرت ، مقابله با حق ، مقابله با ولایت و ...

کفر : هر کس در جبهه باطل سعی میکند کافر تر باشد تا خودش را نمایان کند.

مقابله با ولایت : هر کس در جبهه باطل سعی میکند مقابله اش با ولایت زیادتر و تندتر باشد ...

مثال ملموس : عربستان سعی میکند کودک کشی خود را به نحو احسنت تری نسبت به اسرائیل نشان دهد و یا آمریکا قهرمان تر و قدرتمندتر است چون جنگ های زیادی را به پا کرده و انسان های بیشتری را کشته است.

ج)مسابقه اهل حق و باطل با یک دیگر:

در این مورد مسابقه به معنای تقابل است ، که شامل سه مورد است.

مورد اول:

تقابلی که اهل حق و باطل بر اساس احساسات خود با یک دیگر به مقابله می پردازند ، تقریبا بدون هیچ مبنای عقیدتی و ایمانی

مورد دوم:

تقابلی که اهل حق و باطل بر پایه مبانی اعتقادی و مستند و مستدل صورت می گیرد که این تقابل از مورد اول شدید تر و خطرناک تر است.

مورد سوم:

که خطرناک ترین و شدیدترین تقابل اهل حق و باطل است.

الف)تضاد با حق بر مبنای تضاد شخصی است و شخصی گرایی است ، برای مثال : تقابل با اسلام به دلیل اینکه حضرت علی (ع) خلیفه است.

ب)تضاد و ضدیت با حق ناشی از ذات خود حق که شخص در این جا مطرح نیست ، برای مثال : تقابل با جمهوری اسلامی ایران چه در رهبری امام خمینی (ره) و چه در رهبری امام خامنه ای (حفظه الله )

 

میدان کارزار و قانونی ثابت :

هر اندازه که حق ، عظمت کمال جویی انسان را روشن تر و نیرو مند تر نشان دهد ، باطل برای نشان دادن اینکه کمال جویی اصالتی ندارد و خیالی بیش نیست شدیدتر به تلاش خواهد افتاد. هر اندازه که حق همدردی با انسان ها را عالی تر و انسانی تر بروز بدهد ، باطل در اثبات اصالت منفعت برای خود فرد ، شدیدتر دست و پا خواهد کرد ، این آب شور و شیرین همواره در تاریخ انسان ها جریان داشته است.

رابطه دو طرفه:

هر چه حق انسان را به کمال برساند باطل بیشتر مخالفت می کند.

و هرچه باطل انسان را به سمت نفسانیت بکشاند حق عالی تر و متنوع تر مقابله می کند.

برای مثال:

در هر زمانی که هر اندازه علی بودن علی(ع) آشکارتر شود و ابعاد گسترده تر نمودار شود بر عمر وعاص بودن عمروعاص ها در ابعاد حیاتشان می افزاید و بالعکس هر اندازه عمروعاص بودن عمروعاص ها آشکارتر شود و ابعاد گسترده تر نمودار شود بر علی بودن علی و پیروان راه علی در ابعادشان می افزاید.

والسلام-واحد آموزش

شناخت

بسم الله الرحمن الرحیم

شناخت

مراحل دین عبارت اند از:

1-معارف: شامل وحی ، معاد و تمام خودآگاهی های فردی و شخصی

2-عقاید: که شامل گره خوردن شناخت انسان با احساس می باشد ، که می توان ایمان را نیز به آن نسبت داد.

3-نظام: که از عقاید و معارف گرفته شده و در نظام اسلامی قابل اجراست مانند نخ و دانه های تسبیح ...

که نظام ها به ترتیب شامل :

نظام تربیتی

نظام فکری

نظام اجتماعی

نظام سیاسی

نظام حکومتی

4- حکم : که در نظام های قبلی احکام جاری می شوند.

نقش ولایت در دین:

در بیماری جسمی ، بدن بدن توست ولی ولایتش دست پزشک است ، ماشین ماشین توست ولی ولایتش دست مکانیک است پس ضرورت وحی در قاموس ولایت برای اجرای احکام در نظام حکومتی دینی پذیرفته می شود ، که در ابتدا با ولایت الهی شروع می شود و در ادامه در ولایت پیامبران و ائمه تا به امروز ادامه پیدا می کند.

اندازه و مقدار نصرت و ولایت در این راه به مقدار قابلیت و شکر و سلوک فرد بستگی دارد ، هر اندازه از جهاد و هجرت فاصله بگیرد ، از ولایت دور می شود و اگر از ایمان و هدف فاصله گرفت ، از نصرت محروم می شود و آن جا که به کفر روی آورد درگیری با او آغاز می شود.

سکولاریسم در بطن زندگی دینی:

در مراحل دین هر کدام باشد و به مرحله ی بعدی نرسد یعنی سکولاریسم ...

معارف باشند ولی عقیده نشوند ... سکولاریسم

معارف و عقاید باشند ولی نظام نشوند ... سکولاریسم

معارف و عقاید و نظام ها( تربیتی تا حکومتی ) باشند ولی احکام جاری نشوند ... سکولاریسم

معارف و عقاید و نظام و احکام باشند ولی ولایت الهی پیامبران و ائمه و جانشینان آنها نباشد ... سکولاریسم

چهار جنبه ی سکولاریسم را می توانید در کشورهای مختلف منطقه و جهان حس کنید.

ضرورت تشکیل حکومت اسلامی:

ما این انگیزه و ربط و هدف و تربیت و تشکل و جمع و قیام و تقیه را داریم ، آیا اینها خصلت حکومتی ندارند ؟

ما قوانین قضایی و جزایی و مالی و پولی داریم ، آیا اینها خصلت حکومتی ندارند؟

فرصت مغتنم:

یهودیت با حضرت اسحاق (ع) شروع شد که حتی با ظهور و حتی بالاتر از آن حضور موسی (ع) حکومت از رسالت جدا بود ،

که طبق آیات قرآن از جمله:

 اذ نادی ربک موسی ان ائت القوم الظالمین 10 شعرا

ماموریت حضرت موسی (ع) این بود که :

1-رها کردن مردم استثمار گشته

2-دادن صلابت به این مردم

و الان که بعد از آمدن 124000 پیامبر الهی و حکومت تقریبا 4 ساله و 9 ماه حضرت علی (ع) و اندک حکومت حضرت امام حسن(ع) فرصتی به دست آمده که در اختیار کسی نبوده.

به طوریکه تقابل حق و باطل به بیشترین حد خود رسیده :

در هر زمانی که هر اندازه علی بودن علی(ع) آشکارتر شود و ابعاد گسترده تر نمودار شود بر عمر وعاص بودن عمروعاص ها در ابعاد حیاتشان می افزاید و بالعکس هر اندازه عمروعاص بودن عمروعاص ها آشکارتر شود و ابعاد گسترده تر نمودار شود بر علی بودن علی و پیروان راه علی در ابعادشان می افزاید.

مثال ملموس:

تقابل استکبار با جبهه ی حق آن قدر بالا رسیده که حاضر است منابع نفتی خود را به باد دهد از 120 دلار به 40 دلار برساند تا جبهه ی حق را تضعیف کند.

منابع:

شناخت استاد صفائی حائری

درسهایی از انقلاب (تقیه ، انتظار، قیام )استاد صفائی حائری

از معرفت دینی تا حکومت دینی استاد صفائی حائری

بررسی استاد صفائی حائری

حق و باطل علامه جعفری

و منابع غرب شناسی

والسلام - واحد آموزش

صبح های جمعه

نقش زنان در ظهور امام زمان (عج)

الف) حضور پنجاه زن در بين ياران امام

اولين گروه از زنانى كه به محضر امام زمان مى‏شتابند آنهايند كه در آن ايّام مى‏زيسته‏اند و همانند ديگر ياران امام، عليه‏السلام، به هنگام ظهور در حرم امن الهى به‏خدمت امام، عليه‏السلام، مى‏رسند. در اين‏باره دو روايت وجود دارد:

روايت اول: امّ سلمه ضمن حديثى درباره علايم ظهور، از پيامبر روايت كرده است كه فرمود:

يعوذ عائذ من الحرم فيجتمع الناس إليه كالطّير الوارده المتفرقه حتّى يجتمع إليه ثلاث مأه و أربعه عشر رجلاً فيه نسوه فيظهر على كلّ جبّار و ابن جبّار...3

در آن هنگام پناهنده‏اى به حرم امن الهى پناه مى‏آورد و مردم همانند كبوترانى كه از چهار سمت به يك سو هجوم مى‏برند به‏سوى او جمع مى‏شوند تا اينكه در نزد آن حضرت سيصد و چهارده‏نفر گرد مى‏آيند كه برخى از آنان زن مى‏باشند كه بر هر جبار و جبار زاده‏اى پيروز مى‏شود.4

روايت دوم: جابربن يزيد جعفى، ضمن حديث مفصلى از امام باقر، عليه‏السلام، در بيان برخى نشانه‏هاى ظهور نقل كرده كه:

و يجيى‏ء واللَّه ثلاث مأه و بضعه عشر رجلاً فيهم خمسون امراه يجتمعون بمكه على غير ميعاد قزعاً كقزع الخريف يتبع بعضهم و هى‏الآيه الّتى قال اللَّه: أينما تكونوا يأت بكم اللَّه جميعاً إنّ اللَّه على كلّ شى‏ء قدير...5

به‏خدا سوگند، سيصد و سيزده نفر مى‏آيند كه پنجاه نفر از اين عده زن هستند كه بدون هيچ قرار قبلى در مكه كنار يكديگر جمع خواهند شد. اين است معناى آيه شريفه: هرجا باشيد خداوند همه شما را حاضر مى‏كند. زيرا او بر هر كارى توانا است.

پنجاه زن از سيصد و سيزده نفر!

نكته شگفت در اين دو روايت اين است كه مى‏فرمايد: سيصد و سيزده مرد گرد آيند كه پنجاه نفر ايشان زن هستند!

دوم آنكه: در روايتى كه نام ياران برشمرده شده است نام هيچ زنى وجود ندارد.6

در پاسخ اين شبهه مى‏توان گفت: اين چند نفر در زمره همان سيصد و سيزده نفر هستند. زيرا اولاً امام، عليه‏السلام، مى‏فرمايد: فيهم؛ يعنى در اين عده پنجاه زن مى‏باشد.

دوم: شايد تعبير مردان بدين سبب باشد كه بيشتر اين افراد مرد هستند و اين كلمه از باب فزونى عدد مردان، چنين ذكر شده است.

سوم: اگر مقصود همراهى خارج از اين عده بود امام مى‏فرمود: معهم، نه اينكه بفرمايد فيهم، زيرا اين سيصد و سيزده نفر مانند عدد اصحاب بدر برشمرده شده‏اند و همه ياران و فرماندهان عالى‏رتبه و ازنظر مقام و قدرت درحد بسيار بالايى هستند كه برخى با ابر جابه‏جا مى‏شوند و اينها بدون شك با بقيه مردم آن زمان فرق بسيار دارند. بنابراين اگر بگوييم آنها جزو همان سيصد و سيزده نفر هستند براى آنها رتبه و موقعيت ويژه قائل شده‏ايم و اگر بگوييم در زمره ياران ديگر حضرت باشند از امتياز كمترى برخوردارند.

ب) زنان آسمانى

دسته دوم چهارصد بانوى برگزيده هستند كه خداوند براى حكومت جهانى حضرت ولى‏عصر، عليه‏السلام، در آسمان ذخيره كرده است و با ظهور آن حضرت به همراه حضرت عيسى، عليه‏السلام، به زمين مى‏آيند.

ابوهريره از پيامبر، صلّى‏اللَّه عليه و آله، روايت كرده كه:

ينزل عيسى بن مريم على ثمان ماه رجل و أربع مائه امرأه خيار من على الأرض و أصلح من مضى.

عيسى‏بن مريم به همراه هشتصد مرد و چهارصد زن از بهترين و شايسته‏ترين افراد روى زمين فرود خواهد آمد.

آيا اين زنان از امتهاى پيشين هستند يا امت اسلامى زمان پيامبر، صلّى‏اللَّه‏عليه‏وآله، و معصومين، عليهم‏السلام؛ يا از دورانهاى مختلف؟ آنها از چه زمان و به چه علت به آسمان برده شده‏اند و براى عهده‏دارى منصبى در حكومت حضرت مى‏آيند يا براى مسايل ديگر؟ اينها پرسش‏هايى است كه اين حديث از آنها چيزى نمى‏گويد.

ج ) رجعت زنان

سومين گروه از ياوران حضرت بقيهاللَّه، عليه‏السلام، زنانى هستند كه خداوند به بركت ظهور امام زمان آنها را زنده خواهد كرد و بار ديگر به دنيا رجعت خواهند نمود. اين گروه دو دسته‏اند: برخى با نام و نشان از زنده شدنشان خبر داده شده و برخى ديگر فقط از آمدنشان سخن به‏ميان آمده است.

در منابع معتبر اسلامى نام سيزده زن ياد مى‏شود كه به هنگام ظهور قائم آل محمد، صلّى‏اللَّه‏عليه‏وآله، زنده خواهند شد و در لشكر امام زمان به مداواى مجروحان جنگى و سرپرستى بيماران خواهند پرداخت.

طبرى در دلائل الامامه، از مفضل‏بن عمر نقل كرده كه امام صادق فرمود:

همراه قائم [آل محمد، صلّى‏اللَّه‏عليه‏وآله] سيزده زن خواهند بود.گفتم آنها را براى چه كارى مى‏خواهد؟ فرمود: به مداواى مجروحان پرداخته، سرپرستى بيماران را به‏عهده خواهند گرفت. عرض كردم: نام آنها را بفرماييد. فرمود: قنواء دختر رشيد هجرى، ام ايمن، حبابه والبيه، سميه [مادر عمار ياسر]، زبيده‏ام خالد احمسيّه، ام سعيد حنفيه، صيانه ماشطه، ام خالد جهنّيه.7

صيانه ماشطه در زمان حضرت موسى مى‏زيسته است و مادر عمار ياسر در ابتداى بعثت به شهادت رسيد. حبابه در زمان على، عليه‏السلام، و قنواء در زمان امام حسن و امام حسين، عليه‏السلام، و بقيه در زمان‏هاى ديگر زندگى مى‏كرده‏اند.

اين گروه سيزده نفرى رجعت خواهند كرد و خداوند براى قدردانى از آنها، به بركت امام زمان آنها را زنده خواهد كرد.

در اين روايت امام صادق، عليه‏السلام، از آن سيزده زن فقط نام نه نفر را ياد مى‏كند. در كتاب خصايص فاطميّه8 به‏نام نسبيه، دختر كعبه مازينه، و در كتاب منتخب‏البصائر به‏نام وتيره و أحبشيه اشاره شده است.9

3. صدوق، محمد بن على بن الحسين، كمال‏الدين، ج 2، ص50؛ الطوسى، محمد بن الحسن، 

الغيبه، ص ۴۷۶

4.الهيثمى، نورالدين على‏بن ابى بكر، مجمع‏الزوائد، ج 7، ص315؛ معجم احاديث الإمام 

المهدى، ج 1، ص 500.

5. همان.

6. المجلسى، محمد باقر، بحارالانوار، ج 52، ص 223.

7. الطبرى، محمد بن جرير، دلائل الامامه، ص 314.

8. همان، ص 260.

9. رياحين الشريعه، ج 5، ص 41؛ به نقل از خصايص فاطميه.

〓جنبش جهانی سایبری صامدون(jcs)〓

فلسفه جریان روشن فکری در جهان و ایران

بسم الله الرحمن الرحیم

فلسفه جریان روشن فکری در جهان و ایران

جریان روشنفکری ابتدا توسط ژورنالیست های فرانسوی و بعد آلمانی و انگلیسی در اروپا شروع شد که میدان عمل گسترده ای پیش روی خود باز کرده بودند از مقاله نویسی ، نمایش نامه نویسی، داستان نویسی و نقد ادبی گرفته تا ایدئولوژی های سیاسی ، همه و همه ابزار های عده ای بودند که می خواستند غرب مدرنی ایجاد کنند تا غرب مسیحی ای که به زعم خودشان دوره ی تاریک اندیشی ای بود که مادر تمام فقرها و ظلمت ها و عقب ماندگی هایشان را ایجاد کرده بود فراموش کنند و آن را به غرب روشنگری تبدیل کنند تا صنعت ، علم ، پیشرفت و آزادی را برای آنان به ارمغان بیاورد که با قرار دادن عقل مقابل مسیحیت که در آن زمان مصداق دین معرفی می شد و فرماندهان آن که روشنفکران مقابل اسقفهای مسیحی ، رویه ای ایجاد کرده بود که بتواند معنویت را به عنوان امری شخصی در دیدگاه اجتماعی تبدیل کرد ، که در بیان امروزی قوانین شرعی امری شخصی و قوانین اجتماعی بر اساس عقل مدرن و ایزوله از دین و شریعت ، با بیانی واضح تر دین در خانه و عقل در اجتماع بروز پیدا کند که بعضی مواقع هم تا جای پیش می رود که با همین دین در خانه هم مخالفت می کنند ، در توضیح این عقل می توان گفت این عقل ذیل نفسانیت است چرا که واژه عقل در قرون وسطی در فلسفه شان مقابل این معنی بود ، به طوری که دیوید هیوم فیلسوف انگلیسی عقل را ذیل شهوت و انسان گرایی (امانیسم) تعریف می کند ، که می توان آن را در بیان دیگر سردمداران مدرنیته و روشنفکری آن زمان به خوبی فهمید به عنوان مثال در جای هابز روشنفکر انگلیسی  در معرفی انسان  می گوید: بشر موجودی است ثروت‌طلب، قدرت‌طلب و لذت‌طلب

در این تعریف از انسان ، چیزی جز بعد حیوانی انسان معرفی نشده ، با بیانی دیگر حیوانیت را در مقابل انسانیت قرار می دهد ، که از همین تعریف به خوبی می توان عمق مسئله را درک کرد که انسان در دیدگاه روشنفکر غربی آزاد از هر گونه قانون است حتی قوانین غربی که توسط خودشان تصویب می شود چرا که قانون در منظر غربی تابع غریزه و بعد حیوانی تبیین شده و هر جا که قوانین بتوانند بهتر روح نفسانیت را غالب کنند بر سایر قوانین ارجحیت پیدا میکنند ، که به مثابه آب شوری است که هر مقدار از آن خورده شود سیری ناپذیر است.

ظهور جریان روشنفکری در ایران قبل از جریانات مشروطه بود که در چند نسل تا امروز قابل تعریف است:

نسل اول: میرزا عسگرخان افشار ارومی ، ابوالحسن‌خان ایلچی  و ... که به عنوان سفیر در کشورهای اروپایی در زمان فتحعلی شاه بودند.

نسل دوم : افراد تحت سیطره ی محمد علی فروغی و میرزا ملکم خان و خود آنها بودند که با ابزار ها گوناگون از روزنامه گرفته تا دلالی در قرار دادهای ایران با کشور های اروپایی و مقالات ادبی ، سفیر در کشور های اروپایی و ایجاد لژهای فراماسونری در ایران بود ، که نتیجه کار آنها شکست مشروطه ی مشروعه بود همان مشروطه ای که سر از سفارت انگلیس درآورد ، که تبلور این نسل روشنفکری را می توان در به قدرت رسیدن رضاخان به خوبی مشاهده کرد برای ایجاد ایرانی قدرت مند ، صنعتی ، و مطابق با همان پایه های روشنفکری غربی که همان جدایی دین از سیاست و بعضی مواقع سیاست مخالف با دین ، که همین طور هم شد.

نسل سوم : نویسندگان و سیاسیون و شاعرانی بودند که از قدرت طلبی رضاخان به ستوه آمده بودند ، که آثارشان هنوز باقیست ، که تا قبل از انقلاب اسلامی در گروه های مختلف سیاسی حل شده بودند که بیشترشان به عضویت در حزب توده و جبهه ملی و نهضت آزادی درآمدند که عده ای به مخالفت و عده ای به طرفداری از غرب و رضاخان می پرداختند ، که این احزاب بعد از انقلاب تقریبا فروپاشیدند.

نسل چهارم : همان افراد تحصیل کرده در غرب هستند که همیشه منتقد اصول انقلاب اسلامی هستند ، و امروزه خود را به شکل اپوزیسیون معرفی می کنند که در عرصه های سیاسی بیشتر به چشم می خورند با همان پایه های فلسفه غرب حتی تحریف شده آن...

دکتر شهریار زرشناس عضو هیئت‌ علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه‌ی اسلامی در بیانی روشنفکر اصیل دینی را معرفی میکنند و آن را (مجاهد بصیر) نامیدند.

و به بیان ویژگی های آن پرداختند که شامل :

1- تکیه بر معرفت اسلامی و شیعی دارد که که منبعش قرآن، روایات، فقه و حکمت و... است.

2- استقلال ‌طلب است؛ یعنی به دنبال احیاء و تحکیم هویت ملی ماست که این هویت ملی از هویت دینی ما جدایی‌ ناپذیر است. بنده هویت ملی را مستقل از دین نمی‌بینم.

3- عدالت ‌طلب و عدالت‌ خواه است. چون عدالت از روح شیعه جدایی ‌ناپذیر است.

4- در شرایط کنونی استکبار‌ستیز است چرا که استکبار در حال حاضر تجسم شیطان و کفر مدرن است. به هیچ یک از قطب‌های قدرت جهانی نه وابسته است و نه می‌خواهد ایران را وابسته کند.

5- آرمان‌ گراست و روح آرمان‌گرایی دارد.

6- اخلاق ‌گرا و معنویت ‌گراست؛ یعنی با ابتذال و انحطاط اخلاقی جمع نمی‌شود.

در واقع مجاهد بصیر بنده روایت دیگری از روشنفکر متعهد و افسر جنگ نرمی است که آقا به آن اشاره می‌کنند. الان که به نوعی در کوران جنگ نرم قرار داریم، مجاهد بصیر کسی است که در این جنگ بتواند از ارکان اعتقادی، استقلال و آرمان‌های این ملت و انقلاب اسلامی دفاع کند.

والسلام - واحد آموزش

صبح های جمعه

مثل هر بار برای تو نوشتم:

 
دل من خون شد ازین غم، تو کجایی؟

و ای کاش که این جمعه بیایی!

دل من تاب ندارد، همه گویند به انگشت اشاره، مگر این عاشق دلسوخته ارباب ندارد؟


تو کجایی؟ تو کجایی...

 

و تو انگار به قلبم بنویسی:

که چرا هیچ نگویند

مگر این منجی دلسوز ، طرفدار ندارد ، که غریب است؟

و عجیب است

که پس از قرن و هزاره

هنوزم که هنوز است

دو چشمش به راه است

و مگر سیصد و اندی نفر از شیفتگانش ، زیاد است

که گویند

به اندازه یک « بدر » علمدار ندارد!

و گویند چرا این همه مشتاق ، ولی او سپهش یار ندارد!
 
 
 

    ادامه مطلب...
ادامه نوشته

بزرگترین  شعائرالهی که بایداحیا کنید همین نظام خانواده است

 

جلسه پنجم  دوره بالاتراز فرشتگان ,درتالار طباطبایی دانشکده پزشکی

باحضوراستاد ارجمند حاج آقا موسویان برگزار شد.

استاد درآغاز این جلسه، مسیر کمال انسان در عالم هستی را متذکر

میشوند. به این صورت که : انسان چون دارای اختیار است، خصوصیات

کمالی انسان نیز در اختیار اوست.


مقام ملائکه ثابت است، بالاتر نمیرد، اما این انسان است که میتواند از

ملائکه نیز بالا تر رود و این کمال به واسطه اختیار او محقق میشود.لازمه

انتخابات گری انسان، وجود خیر و شر است . خداوند در قرآن کریم

میفرماید :


" ما شما را با خیر و شر امتحان میکنیم و همچنین بعضی را با بعضی دیگر

امتحان میکنیم "

بنابراین مسیر حقیقی کمال انسان در جدال تاریخی بین حق و باطل ( خیر

و شر) است....

ادامه گزارش را در ادامه مطلب مطالعه فرمایید.

ادامه نوشته

جهش های علمی به معنای واقعی(ادامه)

علم را باید کشف و تولید کرد، البته ابزار آن عالم شدن است.

پس از آن که یک ملت توانست علم دیگران را فراگیرد و وارد میدان علم شود، آن گاه خودش باید علم تولید

کند.این، یک جهاد می خواهد. کسی که چشمش به آینده ی مادی خود است و چند سالی _ که معلوم هم

نیست چقدر خواهد بود_زندگی می کند و به فکر تأمین آن است، نمی تواند خودش را در این جهاد مخلصانه

و خالصانه وارد کند. ما مشاهده می کنیم که در فرهنگ بعضی از مردم ما، در میدان هایی جای تلاش و تن

به  آب و آتش زدن هست؛ اما در میدان علم کأنه به چنین تلاشی معتقد نیستند! این نمی شود.در میدان علم

باید تن به آب و آتش زد و کار کرد.در این راستا دانشگاه بسیار مهم است. علم برای یک کشور بسیار مهم

است.فهمیدن این که کدام علم و چگونه تلاش علمی برای یک کشور می تواند آینده ساز باشد،بسیار مهم

است. یک ملت هنگامی می تواند در میدان علم شأنی کسب کند که در این زمینه حرفی برای گفتن داشته

باشد.علم را باید تولید کرد؛ همچنین از این علم باید بهره برد؛ برای این منظور باید علم دانشگاه به صنعت و

به بازار مصرف علم _ چون علم مصرف می شود _ وصل شود؛ اگر چنین شد،تولید پرنشاط تر، انبوه تر،

جهت دارتر و کاربردی ترخواهد شد و قهراً می دانند که درباره ی چه باید تحقیق کنند.وقتی صنعت یک

کشور به علم متصل شد،شکوفایی و پیشرفت به بار می نشیند.این گونه کارها لازم است.وصل کردن

پژوهش به صنعت لازم است؛ البته نباید از استعدادها و نیروها و سرمایه های داخلی هم غافل شد، چرا که

مسأله ی علم و تولید علم و شکوفاکردن استعدادها در داخل، یک امر جدی و حیاتی است.

صبح های جمعه

ظهور شخصی 

چه باید بکنیم؟چه کار کردیم که به این چیزها مبتلا می شویم؟فکر این را باید بکنیم، آخر ما چکار کردیم

که بی سرپرست ماندیم؟

 

 

اشکلال در این است که خومان را اصلاح نمی کنیم و نکردیم و نخواهیم کرد! حاظر نیستیم خودمان را

اصلاح کنیم!

هرکس باید به فکر خود باشد و راهی برای ارتباط با حضرت حجت(عج ) و فرج شخصی خود پیدا

کند، خواه ظهور و فرج آن حضرت دور باشد، یا نزدیک !

با اینکه ارتباط و وصل با آن حضرت و فرج شخصی،امری اختیاری ماست؛ به خلاف ظهور فرج

عمومی، با این حال چرا به این اهمیت نمی دهیم که چگونه با آن حضرت ارتباط برقرار کنیم و از این

مطلب غافل هستیم، ولی به ظهور و رویداد عمومی آن حضرت اهمیت می دهیم؟؟ و حال این که اگر

برای فرج شخصی به اصلاح خود نپردازیم، بیم آن است که در ظهور آن حضرت از او فرارکنیم،

چون راهی که می رویم، راه کسانی هست که اهم و مهمی قائل نیستند.

حضرت نبی اکرم (ص)  فرمودند:

آیا شما را به درد و درمانتان خبر ندهم؟ درد شما، گناهان و درمان تان، استغفار است.

کتاب نگین عرفان،آیت الله بهجت

جهش های علمی به معنای واقعی(ادامه)

پیامبر ما در 14 قرن پیش فرمودند:"اطلبوالعلم ولو بالصین"

اگر علم در نقطه ی دور دستی هم باشد،بروید آن را یاد بگیرید، باید از علمای آن ها

هم استفاده کنید و آن ها را در علم و صنعت مورد استفاده قرار دهید.بنابراین بایداز 

علم و اندوخته های صنعتی دیگران هم استفاده کنید؛اما خود ما هم باید برای یاد 

گرفتن و تولید(ساختن) تلاش کنیم.

 

رهبر معظم انقلاب  تولید را مساوی جهاد فی سبیل الله  برشمرده اند و در تعریف

آن آورده اند:

" مقصودم فقط تولید کالا نیست؛تولید در یک گستره ی وسیع باید شعار ملت باشد.

تولید کار، تولید صنعت، تولید علم، تولید فناوری، تولید ثروت، تولید معرفت، تولید

فرصت، تولید عزت و منزلت، تولید اعتماد به نفس،تولید کالا و تولید انسان های

کارآمد؛ این ها همه تولید است.

رمز سعادت ملت ما در این است که دراین گسترده ی وسیع، هم دولت و هم ملت،

بر این تولید همت بگماریم.این،تامین کننده ی امنیت ملی و اقتدار و پیشرفت کشور

است؛این یک جهاد است.من امروز به شما عرض میکنم؛به خصوص شما جوان ها؛

این یک جهاد است.امروز تولید علم، تولید کار،تولید ابتکار،تولید کالا،تولید انسان

کارآمد،تولید فرصت،تولید عزت،هرکدام از اینها یک جهاد است.مجاهد فی سبیل الله

تولید کننده است؛ باید هم علم را بیاموزیم و هم علم را تولید کنیم.ما باید یک

کشور عالم شویم"

پس باید در این زمینه فرهنگ سازی کرد...

 

عید سعید فطر بر همگی مبارک

 در تنگنای روزمرگی، از پشت جاده های تاریک گناه و وسوسه، به دست های پر نیازمان آموختیم که تنها رو به

آسمان بی کران کرامت و مهربانی تو دراز شوند و در ورای سیاه ترین لحظه های تنهایی، به امید نور روشن

درگاهت، به انتظار بنشینند.

پروردگارا! زنگارهای سیاه دل را در جام طلایی رمضان شست وشو داده و با روحی تطهیر شده از هر آنچه

ناپاکی، به سویت می شتابیم.

خدایا! در ناب ترین ثانیه های راز و نیاز با تو، میهمان سفره های رنگینت بودیم و در تپش نبض تند زمان، چه زود،

بدرقه کردیم روزهای روزه داریمان را

اکنون که خورشید عید سر می زند، چشم انتظارم تا از جود و جبروت تو، خود را میان اهل رحمت و مغفرت بیابم

که این شعف، از تصور بخشش توست؛ نه از تجسم اعمالم.

و با روحی سرشار از معنویت و دل های لبریز از مهر تو، دست های در هم گره شده ای که بوی وحدت می

دهند و شعارشان همدلی است، با قدم های استواری که مقصدشان یک پارچگی است، به استقبال روز موعود

می شتابیم؛ در شکوه و عظمت نماز عید، غرق شده و با رمضان وداع می کنیم. فرشتگان آسمان، رشک می

برند به این همه یکرنگی و اتحاد ما.

به راستی، عید روزی ست که در آن معصیت تو نباشد. دستم را بگیر تا از همین نقطه، تولد دیگری را در خود

شروع کنم.

که مبادا روزهای بعد از این، عطر پاک رمضان را در یادها گم کند.

 

 

حرکت تازه ...

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام بر همه 

انشاءالله که طاعات و عبادات قبول باشد و در آخرین روز ماه رمضان همه تسنیمی ها را خصوصا کادر اجرایی را دعا بفرمایید تا سال جدید بتوانند وظایف سنگینی که بردوش خود احساس میکنند به سرانجام برسانند .

سال قبل ، با همه ی مشکلاتی که وجود داشت و ازسرعت تسنیم کاست خوشبختانه با تلاش و همراهی تسنیمی ها بعضی از آنچه که برنامه ریزی کرده بودیم به نتیجه رسید و امیدواریم که هر چند کوچک از ما پذیرفته شود و گامی به سمت ظهور حضرت صاحب عج نزدیک تر شویم .

چند وقتی بخاطر امتحانات و هم بخاطر مشکلاتی که در بلاگفا رخ داده بود نتوانستیم از طریق وبلاگ با دوستان ارتباط مناسب برقرار کنیم و به همین دلیل از طرف همگی ازشما عذرخواهی میکنیم و انشاءالله امسال با قالب جدیدتری سعی میکنیم وظایف خود را در فضای مجازی انجام دهیم و از این جهت دیگری بهانه ای برای نشستن و عمل نکردن نیست.

در مورد سال اجرایی گذشته تسنیم حرف بسیار است ولی فعلا صلاح نمیبینم که در مورد آن صحبت کنم چرا که امسال انتظار از تسنیم بیشتر است و در فرصت لازم و در صورت لزوم توضیح خواهم داد و تجریبات حاصله را منتقل میکنم.

کادر اجرایی تسنیم در تلاش اند تا بهترین برنامه ریزی را با توجه به نیاز ها و کارهای زمین مانده و با در نظر گرفتن شرایط و امکانات داشته باشند و کسانی که تسنیم و کادر اجرایی امسال تسنیم را میشناسند قطعا منتظر برنامه هایی خواهند بود که در حد تسنیم و تسنیمی باشد و این انتظار هم ، انتظار به جایی است .

امیدواریم تسنیمی های عزیز مثل همیشه ما را در اجرای برنامه ها - چه قبل ،چه حین و چه بعد از آنها -همراهی کنند و اگر پیشنهاد یا توانایی در زمینه خاصی دارند در نظرات اعلام کنند ،ماعلاقمندیم تا انشاءالله از آنها استفاده بکنیم . 

و من الله توفیق

پندهای جاودانه

 

وصایای امیرامومنین بعد از ضربتخوردن:

سفارش من به شما، آن که به خدا شرک نورزید، و سنّت محمّد صلّى اللّه علیه و

آله و سلّم را تباه نکنید.

این دو ستون دین را بر پا دارید، و این دو چراغ را روشن نگهدارید، آنگاه سزاوار هیچ

سرزنشى نخواهیدبود.من دیروز همراهتان بودم و امروز مایه عبرت شما مى‏ باشم،

و فردا از شما جدا مى گردم، اگر ماندم خود اختیار خون خویش را دارم، و اگر بمیرم،

مرگ وعده‏ گاه من است، اگر عفو کنم، براى من نزدیک شدن به خدا، و براى شما

نیکى و حسنه است، پس عفو کنید. «آیا دوست ندارید خدا شما را بیامرزد» به خدا

سوگند همراه مرگ چیزى به من روى نیاورده که ازآن خشنود نباشم،و نشانه ‏هاى 

آن را زشت بدانم، بلکه من چونان جوینده آب در شب که ناگهان آن را بیابد، یا کسى

که گمشده خود را پیدا کند، از مرگ خرسندم که: «و آنچه نزد خداست براى نیکان

بهتر است»

شما را به ترس از خدا سفارش مى ‏كنم، به دنيا پرستى روى نياوريد، گر چه به

سراغ شما آيد، و بر آنچه از دنيا از دست مى ‏دهيد اندوهناك مباشيد، حق را

بگوييد، و براى پاداش الهى عمل كنيد و دشمن ستمگر و ياور ستمديده باشيد.

شما را، و تمام فرزندان و خاندانم را، و كسانى را كه اين وصيّت به آنها مى ‏رسد، به

ترس از خدا، و نظم در امور زندگى، و ايجاد صلح و آشتى در ميانتان سفارش

مى‏كنم، زيرا من از جدّ شما پيامبر (ص) شنيدم كه مى ‏فرمود:

«اصلاح دادن بين مردم از نماز و روزه يك سال برتر است». خدا را خدا را !در باره

يتيمان، نكند آنان گاهى سير و گاه گرسنه بمانند و حقوقشان ضايع گردد.

خدا راخدا را! درباره همسايگان، حقوقشان را رعايّت كنيد كه وصيّت پيامبر (ص) 

شماست، همواره به خوش رفتارى با همسايگان سفارش مى‏ كرد تا آنجا كه  گمان

برديم براى آنان ارثى معيّن خواهد كرد.

خدا را خدا را ! درباره قرآن، مبادا ديگران در عمل كردن به دستوراتش از شما پيشى

گيرند.

خدا را خدا را ! درباره نماز، چرا كه ستون دين شماست.خدا را خدا را ! درباره خانه

خدا،تا هستيد آن راخالى مگذاريد، زيرا اگر كعبه خلوت شود،مهلت داده نمى‏ شويد.

خدا را خدا را ! درباره جهاد با اموال و جانها و زبان‏هاى خويش در راه خدا. بر شما باد

به پيوستن بايكديگر، و بخشش همديگر، مبادا از هم روى گردانيد، و پيوند دوستى

را از بين ببريد.

امر به معروف و نهى از منكر را ترك نكنيد كه بدهاى شما بر شما مسلّط مى‏ گردند،

آنگاه هر چه خدا را بخوانيد جواب ندهد.

پسر جانم! پس از من تو ولى امرى و صاحب خون من هستى اگراو را ببخشى خود

دانى و اگر بقتل رسانى در برابر يك ضربتى كه بمن زده است يك ضربت به او بزن.

چون امام على _عليه السلام _ در اثر سمى كه به وسيله شمشير از راه خون وارد

بدن نازنينش شده بود بي حال گشت و قادر به حركت نبود لذا در اين مدت نمازش را

نشسته مي خواند و دائم در ذكر خدا بود،شب 21 رمضان كه رحلتش نزديك شد

دستور فرمودند براى آخرين ديدار اعضاى خانواده او را حاضر نمايند تا درحضور همگى

وصيتى ديگر كنند.

اولاد امیر المومنین _عليه السلام _ در اطراف وى گردگشتند و درحالي كه چشمان

آنها از گريه سرخ شده بود به وصاياى آن جناب گوش مي دادند:

ابتداى سخنم شهادت بيگانگى ذات لا يزال خداوند است و بعد به رسالت محمد بن

عبدالله _صلى الله عليه و آله _ كه پسر عم من و بنده و برگزيده خداست،بعثت او از

جانب پروردگار است و دستوراتش احكام الهى است،مردم را كه در بيابان جهل و

نادانى سرگردان بودند به صراط مستقيم و طريق نجات هدايت فرموده‏ و به روز

رستاخيز از كيفر اعمال ناشايست بيم داده است.

اى فرزندان من،شما را به تقوى و پرهيزكارى دعوت مي كنم و به صبر وشكيبایى در

برابر حوادث و ناملايمات توصيه مي نمايم. پاى بنددنيا نباشيد و برآنچه از دست شما

رفته حسرت نخوريد،شما را به اتحاد و اتفاق سفارش ميكنم و ازنفاق و پراكندگى بر

حذر ميدارم،حق و حقيقت را هميشه نصب العين قرار دهيد و در همه حال چه

هنگام غضب و اندوه و چه در موقع رضا و شادمانى از قانون ثابت عدالت پيروى كنيد.

اى فرزندان من،هرگز خدا را فراموش مكنيد و رضاى او را پيوسته در نظر بگيريد با

اعمال عدل و داد نسبت به ستمديدگان و ايثار و انفاق به يتيمان و درماندگان،او را

خشنود سازيد،در اين باره از پيغمبر _صلى الله عليه و آله_ شنيدم كه فرمود هر كه

يتيمان را مانند اطفال خود پرستارى كند بهشت خدا مشتاق لقاى او مي شود و هر

كس مال يتيم را بخورد آتش دوزخ در انتظار او مي باشد.

در حق اقوام و خويشاوندان صله رحم و نيكى نمایيد و از درويشان و مستمندان

دستگيرى كرده و بيماران را عيادت كنيد،چون دنيا محل حوادث است بنابراين خود را

گرفتار آمال و آرزو مكنيد و هميشه درفكر مرگ و جهان آخرت باشيد،باهمسايه‏ هاى

خود به رفق و ملاطفت رفتار كنيدكه از جمله توصيه‏ هاى پيغمبر_صلى الله عليه و

آله_  نگهدارى حق همسايه است.احكام الهى و دستورات شرع را محترم شماريد

و آنها را با كمال ميل و رغبت انجام دهيد،نماز و زكوة و امر بمعروف و نهى از منكر را

به جا آوريد و رضايت خدا را در برابر اطاعت فرامين او حاصل كنيد.

اى فرزندان من،از مصاحبت فرو مايگان و ناكسان دورى كنيد و با مردم صالح و متقى

همنشين باشيد،اگر در زندگى امرى پيش آيد كه پاى دنيا و آخرت شما در ميان

باشد از دنيا بگذريد و آخرت را بپذيريد،در سختي ها و متاعب روزگار متكى به خدا

باشيد و در انجام هر كارى از او استعانت جویيد،با مردم به رأفت و مهربانى و خوش

رویى و حسن نيت رفتار كنيد و فضائل نفسانى مخصوصا تقوى و خدمت به نوع را

شعارخود سازيد،كودكان خود را نوازش كنيد و بزرگان و سالخوردگان را محترم

شماريد .

اولاد امام على _عليه السلام _ خاموش نشسته و در حالي كه غم و اندوه گلوى

آنها را فشار مي داد به سخنان دلپذير و جان پرور آن حضرت گوش مي دادند،تا اين

قسمت از وصيت على _عليه السلام _ درس اخلاق و تربيت بود كه عمل بدان هر

فردى را به حد نهایى كمال ميرساند.

آن حضرت اين قسمت از وصيت خود را با جمله "لا حول و لا قوة الا بالله العلى

العظيم "به پايان رسانيد و آن گاه از هوش رفت و پس از لحظه‏ اى چشمان خدابين

خود را نيمه باز كرد و فرمود:اى حسن سخنى چند هم با تو دارم،امشب آخرين شب

عمر من است. چون در گذشتم مرا با دست خود غسل بده و كفن بپوشان و خودت

مباشر اعمال كفن و دفن من باش و بر جنازه من نماز بخوان و در تاريكى شب دور از

شهر كوفه جنازه مرا در محلى گمنام بخاك سپار تا كسى از آن آگاه نشود.

عموم بنى ‏هاشم مخصوصا خاندان علوى در عين خاموشى گريه مي كردند و قطرات

اشک از چشمان آنها بر گونه‏ هايشان فرو مي غلطيد،امام حسن _عليه السلام_

كه از همه نزديك تر نشسته بود از كثرت تأثر و اندوه،امام _ عليه السلام _ را متوجه

حزن و اندوه خود نمود.امام على_ عليه السلام _ فرمودند:

اى پسرم صابر و شكيبا باش و تو و برادرانت را در اين موقع حساس بصبر و بردبارى

توصيه ميكنم.

سپس فرمود: از محمد هم مواظب باشيد او هم برادر شما و هم پسر پدر شما

است و من او را دوست دارم.

امام _ عليه السلام _ مجددا از هوش رفتند و پس از لحظه‏ اى تكانى خوردند و به

امام حسين _عليه السلام _ فرمودند:

پسرم زندگى تو هم ماجرائى خواهد داشت فقط صابر و شكيبا باش كه ان الله يحب

الصابرين .

در اين هنگام امام _ عليه السلام _ در سكرات موت بود و پس از لحظاتى چشمان

مباركش به آهستگى فرو خفت و در آخرين نفس فرمود:

اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شريك له و اشهد ان محمدا عبده و رسوله.

خدایا شال سیاه ما را مرحمی بردل فرزندش قراربده

منابع:

نهج البلاغه،نامه های 23 و 47

باب مقاتل الطالبیین کتاب ارشاد_شیخ مفید

إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏

إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ (۱)

وَ ما أَدْراکَ ما لَیْلَةُ الْقَدْرِ (۲)

لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ (۳)

تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ فِیها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ (۴)

سَلامٌ هِیَ حَتَّی مَطْلَعِ الْفَجْرِ (۵)

 

با توجه به آیات سوره قدر می‌توان به فضیلت‌های شب قدر پی برد:
۱. قرآن در آن نازل شده است.
۲. عبادت و احیای آن معادل بیش از هزار ماه است.
۳. خیرات و برکات الهی در آن شب نازل می‏شود.
۴. رحمت خاص خدا شامل حال بندگان می‏گردد.
۵. فرشتگان و روح در آن شب نازل می‏گردند.

شب قدر از شب‌های مقدس و متبرک اسلامی است. خداوند در قرآن مجید از آن به

بزرگی یاد کرده و سوره‌ای نیز به نام «سوره قدر» نازل فرموده است. در تمام سال،

شبی به خوبی و فضیلت شب قدر نمی‌رسد. این شب، شب نزول قرآن، شب فرود

آمدن ملائکه و روح نیز نام گرفته است. عبادت در شب قدر برتر از عبادت هزار ماه

است. در این شب، مقدرات یک سال انسان‌ها و روزی‌ها، عمرها و امور دیگر

مشخص می‌شود. ملائکه در این شب بر زمین فرود می‌آیند، نزد امام زمان(عج)

می‌روند و آنچه را برای بندگان مقدر شده بر ایشان عرضه می‌دارند. شب‌زنده‌داری و

تلاوت قرآن و مناجات و عبادت در این شب، بسیار توصیه و تأکید شده است.

عظمت و فضیلت این شب بر سایر شبها را از این امور می‌توان به دست

آورد:

۱) آمرزش گناهان: پیامبر خدا(ص) در تفسیر سوره «قدر» فرمودند:

«هر کس شب قدر را احیا بدارد و مؤمن باشد و به روز جزا اعتقاد داشته باشد،
تمامی گناهانش آمرزیده میشود.»


۲) قلب رمضان: امام صادق(ع) فرمودند:

«از کتاب خدا استفاده می‌شود که شماره ماههای سال نزد خداوند، دوازده ماه
است و سرآمد ماهها ماه رمضان است و قلب ماه رمضان لیلة القدر است.»


۳) نزول قرآن: طبق روایات، مجموع قرآن در شب قدر دفعی و یکباره بر پیامبر (ص)

نازل شده است. این نزول دفعی و یکباره قرآن است، اما نزول تدریجی قرآن طی 23

سال دوران نبوت پیامبر گرامی(ص) به صورت الفاظ نازل شده است.
۴) برتر از هزار ماه: نزول همه‌ی ملائکه و روح در شب قدر بر زمین و سلام دادن بر

بندگان خدا نشانه شرافت آن بر هزار ماه است. امام باقر(ع) فرمودند:

«عمل صالح در شب قدر از قبیل نماز، زکات و کارهای نیک دیگر بهتر است از عمل
در هزار ماهی که در آن شب قدر نباشد.»

فرصت شب قدر را غنیمت بدانیم

شب قدر فرصتی است زرین و طلایی برای شستشوی آینه دل. این شب بهترین

فرصت است تا خوبی‌ها را جایگزین بدیها، صلح و صفا را جایگزین اختلاف و تفرقه،

احسان و نیکی را جایگزین ظلم و ستم، احسان به والدین را جایگزین عاق والدین و

صله رحم را جایگزین قطع رحم نماییم. نیکو و شایسته است با صدقات قدمی در

جهت آبادانی خانه آخرت برداریم و با اعمال نیک و خیر، ثواب دو چندان ببریم.

در شب قدر که شب‌زنده‌داری می‌کنیم، خداوند نام ما را در گروه نیک‌بختان ثبت

می‌کند و آتش جهنم را بر ما حرام می‌سازد. آیا توفیقی بالاتر از این هست که آتش

جهنم بر ما حرام شود و به خدا نزدیک‌تر شویم؟

دعاهای شبهای رمضان مجموعه‌ای است روشنی‌بخش که با تکرار تلاوت آنها،

آموزش‌های آن‌ها به صورت هدف‌هایی برای ما در می‌آیند. پس هنگام خواندن این

ادعیه شایسته و بهتر است مفهوم آنها را نیز همواره مدنظر داشته باشیم و با تلاش

و کوشش به سوی این هدف‌های مطرح‌شده در دعاها گام برداریم

تسنیمی ها رانیز از دعای خیرتان بی نصیب نگذارید.التماس دعا

 

.